سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اتـــاق زیست

صفحه خانگی پارسی یار درباره

کخ

 

                                                              

 

نام رابرت کخ (Robert Koch-1915-1843) پزشک ، معلم و باکتری شناس آلمانی با استحکام نظریه میکروبی
در پیوند است . وی تحصیل خود را در دانشگاه «گوتینگن» زیر نظر یاکوب هنله (
Jacob Henle) آسیب شناس
معروفی که در 1840 نظریه میکروبی را اعلام کرده بود به انجام رساند . وی در 1866 درجه دکترای پزشکی گرفت
، به طبابت پرداخت و در جنگ پروس – فرانسه خدمت کرد و به انجام پروژه های پژوهشی در زمینه میکروب
شناسی مشغول شد . در 1876 رد چرخه زندگی باسیل زخم را دنبال کرد و کشت خالصی از ارگانیسم موجه سیاه زخم
به دست آورد .
کخ با استفاده از این کشت به مشاهده تکثیر ارگانیسم پرداخت و راههای انتقال بیماری از جانوری به جانور دیگر را
کشف کرد . وی به توضیح تعویق در بروز بیماری که دانشمندان را سر در گم کرده بود موفق شد . کخ با مطالعه چرخه
زندگی ارگانیسم و تأثیر آن پس از انتقال به بدن جانور میزبان عامل مصون کننده ای را که مورد نظر پاستور هم بود
کشف کرد .
یکی از کارهای ارزشمند کخ که در اثبات صحت نظریه میکروبی بسیار تأثیر داشت ، جدا کردن باسیل سل
Mycobacterium tuberculosis در 1882 بود . این موضوع نقطه عطفی در باکتری شناسی و واگیرشناسی به
حساب می آید . برای نخستین بار طبیعت عفونی یکی از بیماریهای انسان شناخته شد . ارگانیسم زنده ای که قادر به
تکثیر است ، عفونت را بین افراد منتقل می کند و باعث انتقال بیماری سل می شود .
کخ در 1883 عامل بیماری وبا (Comma) یعنی Vibrio Comma را کشف کرد و با اتخاذ تدابیر بهداشتی و
پاکسازی محیط هایی که وبا قبلا در آنها منتشر می شد ، مبارزه با بیماری میسر گردید .
کخ تکنیکهای باکتری شناسی را هم ارتقا بخشید . یکی از کارهای مهم او انتخاب محیط های جامد برای کشت باکتری
بود ، چون محیط های مایع که تا آن هنگام برای کشت باکتری به کار می رفت گرچه برای رشد بیشتر باکتریها مناسب
بود ، امکانی برای گرفتن و مطالعه موشکافانه تک تک ارگانیسم ها باقی نمی نهاد و به علت پراکندگی ارگانیسم ها در
مایع اضافی تشکیل کلنی ها قابل مشاهده نبود .
یکی دیگر از کارهای کخ استفاده از قطره معلق یا اسلاید گود در کشت باکتری است . در این روش یک قطره از محیط
حاوی ارگانیسم را روی یک پوشش شیشه قرار می دهند و این پوشش را درست روی گودی اسلاید می گذارند به
طوری که قطره در محیط خالی گودی آویزان بماند . از اطراف پوشش هوای کافی به محیط می رسد و در عین حال
امکان فساد به حداقل می رسد .
کخ شیوه های رنگ کردن نمونه ها را تکامل بخشید . وی بنفش متیل را به عنوان نخستین رنگهای باکتری شناسی به
کار برد و تشخیص و مطالعه میکرو ارگانیسم ها را کاملا آسان ساخت .
یکی دیگر از کارهای وی که هم ارزش نظری دارد و هم ارزشی عملی ، شیوه نسبت دادن هر بیماری ویژه به یک
ارگانیسم ویژه است . در آن ایام مردم دیگر هر نشانه بیماری را به یک ارگانیسم نسبت می دادند و بدون هرگونه
ارزشیابی نقادانه ، ارگانیسم را علت بیماری می شمردند .
کخ به صورت بندی یک سری فرضیه پرداخت که بر اساس آنها تحلیل نقادانه ارگانیسم در ارتباط با نشانه های بیماری
ضرورت می یافت .
1-    ارگانیسم باید به بیماری مربوط باشد .
2-    محقق باید این ارگانیسم را جدا کرده و در محیط خالصی کشت دهد .
3-    ارگانیسم های محیط خالص باید به جانوران سالم تزریق شوند و باعث بروز علائم بیماری گردند .
4-    ارگانیسم باید از میزبان دوم هم جدا شود .
تأثیر کخ را بر پیشرفت علم میکروب شناسی نباید کم گرفت . علاوه بر سهمی که خود وی در پیشرفت باکتری شناسی
داشت ، شاگردان و دستیارانش هم بر این دانش اثری حیاتی نهادند . به عنوان مثال ، پل ارلیخ ، دستیار نزدیک او در
مورد روشهای رنگ آمیزی به پژوهش هایی مشابه با کارهای او دست زد و در زمینه کموتراپی
Chemotherapy) یعنی آن بخش از پزشکی که با معرف های شیمیایی به درمان بیماریهای داخلی می پردازد
پیشگام شد .